[صفت]

irlandais

/iʀlɑ̃dɛ/
غیرقابل مقایسه

1 ایرلندی

  • 1.Il mange comme les irlandais.
    1. او مانند ایرلندی‌ها غذا می خورد.
  • 2.Tu sais, je suis irlandais.
    2. میدانی، من ایرلندی هستم.
[اسم]

l'Irlandais

/iʀlɑ̃dɛ/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Irlandais] [مونث: Irlandaise]

2 (فرد) ایرلندی

  • 1.Ma sœur a épousé un Irlandais.
    1. خواهرم با یک (فرد) ایرلندی ازدواج کرده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان