[صفت]

isolé

/izɔle/
قابل مقایسه
[حالت مونث: isolée] [جمع مونث: isolées] [جمع مذکر: isolés]

1 عایق‌بندی‌شده ایزوله

  • 1.Attention, tous les paquets doivent être bien isolés.
    1. دقت کنید، تمام بسته‌ها باید به‌خوبی عایق‌بندی‌شده باشند.

2 تنها منزوی

  • 1.Les marins se sentent parfois isolés.
    1. ملوانان گاهی خود را تنها حس می‌کنند. [ملوانان گاهی احساس تنهایی می‌کنند.]
vivre trop isolé
خیلی منزوی زندگی کردن
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان