[اسم]

la javel

/ʒavɛl/
قابل شمارش مونث

1 سفیدکننده (ماده شیمیایی)

  • 1.Laver le carrelage à la Javel.
    1. شستن کاشی‌ها با سفیدکننده.
  • 2.On a lavé avec de la javel.
    2. ما با سفیدکننده شسته‌ایم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان