[فعل]

jaunir

/ʒoniʀ/
فعل ناگذر
[گذشته کامل: jauni] [حالت وصفی: jaunissant] [فعل کمکی: avoir ]

1 زرد شدن به رنگ زرد درآمدن

  • 1.Les blés jaunissaient dans les champs.
    1. گندم‌ها در مزارع به رنگ زرد درمی‌آمدند.
  • 2.Les papiers peints jaunissaient avec le temps.
    2. کاغذ‌های نقاشی با (گذر) زمان زرد می‌شدند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان