Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
Æ
æ
Ç
ç
È
è
É
é
Ê
ê
Ë
ë
Î
î
Ï
ï
Ô
ô
Œ
œ
Ù
ù
Û
û
Ü
ü
1 . خطر کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عبارت]
jouer avec le feu
/ʒwe avɛk lə fø/
1
خطر کردن
با آتش بازی کردن
1.Je ne peux que recommander de ne pas jouer avec le feu !
1. من فقط میتوانم توصیه کنم که خطر نکنید.
2.Je pense que c'est jouer avec le feu.
2. من فکر میکنم که این (کار) بازی کردن با آتش است.
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحت اللفظی این عبارت "بازی کردن با آتش" است که در حقیقت کنایه از "خطر کردن" و یا "با آتش بازی کردن" است.
تصاویر
کلمات نزدیک
jouer
joue
jouable
josé
joseph
jouer la comédie
jouer la montre
jouer la mouche du coche
jouer le joueur
jouer un rôle
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان