[اسم]

les légumes

/legym/
قابل شمارش جمع مذکر

1 سبزیجات

  • 1.Il est marchand de fruits et légumes.
    1. او فروشنده میوه و سبزی است.
Les légumes crus/secs/cuits...
سبزیجات خام/خشک/پخته...
soupe aux légumes
سوپ سبزیجات
  • Personne n'aime la soupe aux légumes, maman.
    «کسی» سوپ سبزیجات دوست ندارد، مامان.
تصاویر
کلمات نزدیک
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان