Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
Æ
æ
Ç
ç
È
è
É
é
Ê
ê
Ë
ë
Î
î
Ï
ï
Ô
ô
Œ
œ
Ù
ù
Û
û
Ü
ü
1 . زشت
2 . ناپسند
3 . زشتی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
laid
/lɛ/
قابل مقایسه
[حالت مونث: laide]
[جمع مونث: laides]
[جمع مذکر: laids]
1
زشت
بیریخت
مترادف و متضاد
affreux
disgracieux
moche
beau
femme/fille/homme... laid(e)
زنی/دختری/مردی... زشت
1. Que cette fille est laide !
1. چقد این دختر زشت است!
2. Tout ce qui est utile est laid.
2. هر چه که مفید است، زشت است.
2
ناپسند
زشت، شنیع، نادرست
مترادف و متضاد
vilain
C'est laid...
زشت است که...
C'est laid de fourrer ses doigts dans son nez !
زشت است که آدم دستش را توی بینیاش بکند.
[اسم]
le laid
/lɛ/
قابل شمارش
مذکر
3
زشتی
ناپسندی
مترادف و متضاد
laideur
beauté
le laid et le beau
زشتی و زیبایی
le laid dans l'art
زشتی در هنر
تصاویر
کلمات نزدیک
lagune
lagon
ladite
lacéré
lacérer
laideur
lainage
laine
laine polaire
laisse
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان