[اسم]

le lancement

/lɑ̃smɑ̃/
قابل شمارش مذکر

1 پرتاب (موشک به فضا)

  • 1.J'ai regardé le lancement de la fusée à la télévision.
    1. من پرتاب موشک را در تلویزیون تماشا کردم.
  • 2.Le lancement d'Ariane 5 aura lieu demain.
    2. پرتاب "آریان" 5 فردا انجام می‌شود.

2 مراسم معرفی [یک محصول جدید]

  • 1.Le lancement de ce produit s'est fait exclusivement sur internet.
    1. مراسم معرفی این محصول تنها [منحصرا] در اینترنت انجام شده است.
  • 2.Le lancement de produit s'est déroulé la semaine dernière.
    2. مراسم معرفی این محصول هفته گذشته برگزار شده است.

3 آغاز شروع

  • 1.Comment allez-vous gérer le lancement de cet événement?
    1. شما چطور آغاز این واقعه را مدیریت خواهید کرد؟
  • 2.Date de lancement d'événement: 2007-11-01
    2. تاریخ شروع اتفاق: 2007-11-01
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان