[اسم]

la liseuse

/lizøz/
قابل شمارش مونث

1 کتابخوان الکترونیک

  • 1.Pour l'été, j'ai téléchargé plusieurs livres sur ma liseuse.
    1. برای تابستان، من چندین کتاب روی کتابخوان الکترونیکم دانلود کرده‌ام.

2 چراغ مطالعه

  • 1.J'allume la liseuse pour regarder la carte routière.
    1. من برای نگاه کردن به نقشه جاده چراغ مطالعه را روشن می‌کنم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان