[اسم]

la liste

/list/
قابل شمارش مونث

1 لیست فهرست

  • 1.J'ai fait une liste des choses à emmener pour le voyage.
    1. لیستی از چیزهایی برای بردن به سفر آماده کرده‌ام.
  • 2.La liste des membres comprend tous ceux qui ont payé.
    2. لیست افراد شامل همه کسانی است که (پول) پرداخت کرده‌اند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان