[فعل]

louer

/lwe/
فعل گذرا
[گذشته کامل: loué] [حالت وصفی: louant] [فعل کمکی: avoir ]

1 اجاره کردن کرایه کردن

louer un vélo/une voiture...
دوچرخه/ماشینی... را کرایه کردن
  • 1. Nous allons louer une voiture pour le week-end.
    1. می‌خواهیم برای آخر هفته ماشینی کرایه کنیم.
  • 2. Nous cherchons un appartement à louer.
    2. ما به دنبال آپارتمانی برای کرایه کردن هستیم. [ما دنبال آپارتمان اجاره‌ای هستیم.]
  • 3. Vous pourrez louer un vélo à l'hôtel.
    3. می‌توانید دوچرخه‌ای را از هتل کرایه کنید.
« à louer »
«اجاره‌ای/کرایه‌ای»

2 ستودن تمجید کردن، تحسین کردن

مترادف و متضاد complimenter féliciter glorifier vanter blâmer critiquer dénigrer
louer le courage/l'honneur ... de quelqu'un
شجاعت/شرافت... کسی را ستودن
  • 1. Je loue l'honneur de mon père.
    1. من شرافت پدرم را تحسین می‌کنم.
  • 2. Les journaux ont loué le courage des pompiers.
    2. روزنامه‌ها شجاعت آتش‌نشانان را تحسین کردند.

3 خشنود شدن به خود تبریک گفتن (se louer)

مترادف و متضاد se féliciter se plaindre
se louer de quelque chose
از انجام چیزی به خود تبریک گفتن
  • 1. Elle s'est louée de l'avoir rencontré.
    1. از دیدار او خشنود شد.
  • 2. Je me loue d'avoir beaucoup tenté.
    2. به خودم تبریک می‌گویم که بسیار تلاش کردم.

4 اجاره دادن کرایه دادن

louer un appartement/une chambre... à quelqu'un
آپارتمانی/اتاقی... را به کسی اجاره دادن
  • 1. Elle a loué son terrain.
    1. او زمینش را اجاره داد.
  • 2. Ils louent des chambres à des étudiants.
    2. آنها اتاق‌هایی را به دانشجویان اجاره می‌دهند.
  • 3. Pourriez-vous nous louer une chambre pour la nuit ?
    3. می‌توانید برای شب اتاقی به ما اجاره بدهید؟
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان