[فعل]

mélanger

/melɑ̃ʒe/
فعل بی قاعده فعل گذرا
[گذشته کامل: mélangé] [حالت وصفی: mélangeant] [فعل کمکی: avoir ]

1 قاطی کردن (چیزی را با چیز دیگر) اشتباه گرفتن

mélanger quelque chose
چیزی را قاطی گرفتن
  • Le serveur a mélangé nos commandes.
    پیشخدمت سفارش‌های ما را قاطی کرده است.
mélanger quelque chose et quelque chose
چیزی را با چیزی قاطی گرفتن
  • Il a mélangé les heures de départ et d'arrivée.
    او ساعات رفت و برگشت را باهم قاطی کرده است.

2 مخلوط کردن قاطی کردن، بهم زدن

مترادف و متضاد mêler
mélanger quelque chose et quelque chose
چیزی را با چیزی مخلوط کردن
  • 1. Je mélange les fruits et le sucre pour faire des confitures.
    1. من برای درست کردن مربا، میوه‌ها را با شکر مخلوط می‌کنم.
  • 2. Si vous mélangez du bleu et du jaune, vous obtenez du vert.
    2. اگر شما آبی و زرد را مخلوط کنید، (رنگ) سبز به دست می‌آورید.
mélanger quelque chose
چیزی را بهم زدن
  • Tu as mélangé tous les DVD, alors qu'ils étaient classés dans l'ordre alphabétique.
    تو همه دی‌وی‌دی‌ها را بهم زدی با اینکه طبق حروف الفبا مرتب شده بودند.

3 با هم مخلوط شدن (se mélanger)

  • 1.L'huile et l'eau ne se mélangent pas.
    1. روغن و آب با هم مخلوط نمی‌شوند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان