Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
Æ
æ
Ç
ç
È
è
É
é
Ê
ê
Ë
ë
Î
î
Ï
ï
Ô
ô
Œ
œ
Ù
ù
Û
û
Ü
ü
1 . لباس ورزشی
2 . مایو
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
le maillot
/majo/
قابل شمارش
مذکر
1
لباس ورزشی
1.À la fin du match de foot, les joueurs se sont échangé leurs maillots.
1. در انتهای مسابقه فوتبال، بازیکنان لباسهای ورزشیشان را عوض کردند.
2.Le sponsor de l'équipe a fourni les nouveaux maillots.
2. اسپانسر تیم لباسهای ورزشی جدید تهیه کرده است.
2
مایو
1.Un maillot deux pièces
1. مایوی دو تکه
2.Un maillot une pièce
2. مایوی یک تکه
تصاویر
کلمات نزدیک
maillon
maillet
maille
mailing
mailer
maillot de bain
maillot de corps
main
main-d'œuvre
main-d’œuvre
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان