[صفت]

malien

/maljɛ̃/
غیرقابل مقایسه
[حالت مونث: malienne] [مذکر قبل از حرف صدادار: malien] [جمع مونث: maliennes] [جمع مذکر: maliens]

1 (مربوط به) مالی

  • 1.Ainsi, 87% du budget malien est dépensé dans la capitale.
    1. همچنین 87% بودجه (مربوط به) مالی در پایتخت هزینه می‌شود.
  • 2.La société malienne est en crise.
    2. اجتماع (مربوط به) مالی در بحران است.
[اسم]

le Malien

/maljɛ̃/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Maliens] [مونث: Malienne]

2 مالیایی اهل مالی

  • 1.Les Maliens sont ébranlés par une guerre de religion.
    1. مالیایی‌ها با یک جنگ مذهبی [عقیدتی] متزلزل می‌شوند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان