[صفت]

matériel

/mateʀjɛl/
غیرقابل مقایسه
[حالت مونث: matérielle] [جمع مونث: matérielles] [جمع مذکر: matériels]

1 مادی مالی

  • 1.Heureusement, il n'y a eu aucune victime dans l'incendie, seulement des dégâts matériels.
    1. خوشبختانه هیچ قربانی‌ای در حادثه نبوده است، فقط خسارات مادی.
  • 2.On oppose souvent les préoccupations matérielles et spirituelles.
    2. اغلب فکر و خیال‌های مادی و معنوی را در تقابل با یکدیگر قرار می‌دهیم.
[اسم]

le matériel

/mateʀjɛl/
قابل شمارش مذکر

2 تجهیزات لوازم، وسایل

  • 1.Le contrôle du matériel sera effectué par des experts.
    1. کنترل تجهیزات به دست متخصصان صورت خواهد گرفت.
  • 2.Le matériel de cette usine est vétuste.
    2. تجهیزات این کارخانه فرسوده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان