Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
Æ
æ
Ç
ç
È
è
É
é
Ê
ê
Ë
ë
Î
î
Ï
ï
Ô
ô
Œ
œ
Ù
ù
Û
û
Ü
ü
1 . چشم بد
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
le mauvais œil
/movɛz œj/
غیرقابل شمارش
مذکر
1
چشم بد
چشم شور
1.C'est bon contre le mauvais œil aussi.
1. این (کار) برای غلبه بر چشم بد نیز خوب است.
2.C'est un gentil garçon, mais il a le mauvais œil.
2. او پسر مهربانی است اما چشم شوری دارد.
تصاویر
کلمات نزدیک
mauvais sens
mauvais esprits
mauvais
maussade
mauritanien
mauvaise foi
mauvaise herbe
mauvaise odeur
mauve
mauviette
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان