[عبارت]

mettre la puce à l'oreille de quelqu'un

/mɛtʁə la pys a lɔʁɛj də kɛlkɛ̃/

1 کسی را مشوش و نگران کردن کسی را به شک انداختن

  • 1.Le sourire rêveur de ma fille me met la puce à l'oreille; attendrait-elle un enfant ?
    1. لبخند رویایی دخترم مرا به شک انداخت، او ممکن است منتظر یک بچه باشد؟
  • 2.Ne dis rien qui puisse lui mettre la puce à l'oreille.
    2. هیچ‌چیزی نگو که بتواند او را مشوش و نگران کند.
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحت اللفظی این عبارت "کک به گوش کسی انداختن" است و کنایه از "کسی را مشوش و نگران کردن" یا "کسی را به شک انداختن" است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان