[صفت]

minuscule

/minyskyl/
قابل مقایسه
[حالت مونث: minuscule] [مذکر قبل از حرف صدادار: minuscule] [جمع مونث: minuscules] [جمع مذکر: minuscules]

1 کوچک بسیار اندک، بسیار ریز

  • 1.Le brouillard est constitué de minuscules gouttes d'eau.
    1. مه از قطرات بسیار ریز آب تشکیل شده است.
  • 2.Par rapport aux humains les insectes sont minuscules.
    2. به نسبت انسان‌ها حشرات کوچک هستند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان