[اسم]

la montagne

/mɔ̃taɲ/
قابل شمارش مونث
[جمع: montagnes]

1 کوه کوهستان

  • 1.J'adore passer les vacances à la montagne.
    1. عاشق گذراندن تعطیلات در کوهستان هستم.
  • 2.Les chevaliers ont construit leur château sur une montagne.
    2. شوالیه‌ها قصرشان را روی کوه ساخته‌اند.
Le sommet d'une montagne
قله یک کوه

2 خروار تل، کوه

une montagne des livres/des vetêments...
خرواری از کتاب/لباس...
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان