[صفت]

narratif

/naʀatif/
قابل مقایسه
[حالت مونث: narrative] [مذکر قبل از حرف صدادار: narratif] [جمع مونث: narratives] [جمع مذکر: narratifs]

1 داستانی روایتی

  • 1.La force narrative du roman est impressionnante.
    1. قدرت داستانی (این) رمان تحسین‌برانگیز است.
  • 2.Le style narratif de cet exposé est très vivant.
    2. سبک داستانی این مقاله بسیار زنده [با شور و نشاط] است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان