[صفت]

nocif

/nɔsif/
قابل مقایسه
[حالت مونث: nocive] [جمع مونث: nocives] [جمع مذکر: nocifs]

1 زیان آور خطرناک

  • 1.Faites attention, le cyanure est extrêmement nocif.
    1. حواستان باشد، سیانور بشدت خطرناک است.
  • 2.L'homme doit éviter ce qui est nocif pour sa santé.
    2. انسان باید از چیزی که برایش مضر است، دوری کند.
  • 3.Les insecticides sont nocifs pour l'environnement.
    3. حشره کش ها برای محیط زیست مضر هستند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان