[صفت]

nocturne

/nɔktyʀn/
غیرقابل مقایسه
[حالت مونث: nocturne] [مذکر قبل از حرف صدادار: nocturne] [جمع مونث: nocturnes] [جمع مذکر: nocturnes]

1 شبانه

  • 1.Je voudrais un individu pour un travail nocturne.
    1. من یک فرد را برای کار شبانه می‌خواهم.
  • 2.Le tapage nocturne est puni par la loi.
    2. سر و صدای شبانه توسط قانون محکوم می‌شود.
[اسم]

la nocturne

/nɔktyʀn/
قابل شمارش مونث

2 مسابقه شبانه

  • 1.Il y a une nocturne ce soir au stade.
    1. امشب یک مسابقه شبانه در استادیوم وجود دارد.

3 نمایش شبانه

  • 1.Il y a une nocturne dans ce musée.
    1. در این موزه یک نمایش شبانه وجود دارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان