[اسم]

le novice

/nɔvis/
قابل شمارش مذکر

1 کشیش سوگندنخورده

2 (فرد) تازه‌کار مبتدی، نوآموز

[صفت]

novice

/nɔvis/
قابل مقایسه
[حالت مونث: novice] [مذکر قبل از حرف صدادار: novice] [جمع مونث: novices] [جمع مذکر: novices]

3 تازه‌کار مبتدی

  • 1.Il est encore bien novice dans ce métier.
    1. او هنوز در این شغل [پیشه] خیلی تازه‌کار است.
  • 2.Les employés novices.
    2. کارمندان مبتدی.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان