[اسم]

l'olive

/ɔliv/
قابل شمارش مونث

1 زیتون

  • 1.Elle a transpercé l'olive avec sa fourchette.
    1. او زیتون را با چنگالش سوراخ کرده است.
  • 2.La cueillette des olives est un travail pénible.
    2. چیدن زیتون ها کار سختی است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان