[صفت]

optimiste

/ɔptimist/
قابل مقایسه
[حالت مونث: optimiste] [جمع مونث: optimistes] [جمع مذکر: optimistes]

1 خوش بین

  • 1.Je suis optimiste pour notre rancard.
    1. بابت قرار (و مدارمان) بسیار خوش بین هستم.
  • 2.Ma sœur est une optimiste : elle voit toujours les choses du bon côté.
    2. خواهرم خوش بین است؛ او همیشه جنبه خوب چیزها را می بیند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان