[اسم]

l'option

/ɔpsjɔ̃/
قابل شمارش مونث

1 گزینه (حق) انتخاب

  • 1.Il n'a que deux options : partir ou rester.
    1. او فقط دو گزینه دارد، رفتن یا ماندن.
  • 2.Nous devrions considérer toutes les options avant de prendre une décision.
    2. ما باید قبل از گرفتن یک تصمیم تمام گزینه‌ها را در نظر بگیریم.

2 حق خرید و فروش

  • 1.L'option sera désactivée pour ces personnes.
    1. حق خرید و فروش برای این افراد غیرفعال [غیرقابل اجرا] خواهد بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان