[فعل]

ouvrir

/uvʀiʀ/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته کامل: ouvert] [حالت وصفی: ouvrant] [فعل کمکی: avoir ]

1 باز کردن گشودن

مترادف و متضاد déboucher déplier déployer écarter entrebâiller étaler boucher fermer pousser
  • 1.Ils ouvrent à 9h.
    1. آنها ساعت 9 باز می‌کنند.
  • 2.Va ouvrir, on a sonné.
    2. برو [در] را باز کن. زنگ می‌زنند.
ouvrir quelque chose
چیزی را باز کردن
  • 1. Elle ouvre le journal.
    1. او روزنامه را باز می‌کند.
  • 2. Il fait chaud : ouvre un peu la fenêtre.
    2. هوا گرم است، پنجره را کمی باز کن.
  • 3. Le boulanger a ouvert son magasin un peu en retard aujourd'hui.
    3. نانوا امروز کمی با تأخیر مغازه‌اش را باز کرده‌است.
  • 4. Nous ouvrons nos bureaux à 10 heures.
    4. ما دفتر را ساعت 10 باز می‌کنیم.
ouvrir les bras
آغوش خود را باز کردن
ouvrir son cœur à quelqu'un
در قلب خود را به روی کسی باز کردن
ouvrir une veste/le manteau...
[دکمه] ژاکتی/مانتویی... را باز کردن
ouvrir les frontières
مرزها را باز کردن
ouvrir un compte
حسابی را باز کردن
ouvrir l'appétit
اشتها را باز کردن
ouvrir le score
دروازه را باز کردن

2 باز شدن گشوده شدن (s'ouvrir)

  • 1.Cette fenêtre s'ouvre mal.
    1. این پنجره بد باز می‌شود.
  • 2.La porte s'est ouverte toute seule.
    2. در به تنهایی [خود به خود] باز شد.
  • 3.La porte s'ouvre seulement de l'intérieur.
    3. در فقط به سمت درون باز می‌شود.

3 روشن کردن

مترادف و متضاد allumer démarrer arrêter éteindre
ouvrir l'eau/l'électricité/le chauffage...
آب/برق/شوفاژ... را روشن کردن
  • 1. N'ouvre pas cette ordinateur, elle est en panne.
    1. این کامپیوتر را روشن نکن، خراب است.
  • 2. Ouvrez l'ordinateur !
    2. کامپیوتر را روشن کنید.

4 راه انداختن شروع کردن، آغاز کردن

مترادف و متضاد inaugurer initier lancer
ouvrir un débat/la dialogue/la négociation...
مناظره/گفتگویی/مذاکراتی... را شروع کردن
  • Les mariés ont ouvert le bal.
    زوج‌ها رقص را شروع کردند.

5 شکافتن (زخم...) باز کردن

مترادف و متضاد entamer inciser percer
ouvrir l'abcès/la blessure
آبسه/زخم را باز کردن
  • Le médecin a ouvert l'abcès.
    پزشک آبسه را باز کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان