[اسم]

le pâturage

/pɑtyʀaʒ/
قابل شمارش مذکر

1 مرتع چراگاه

  • 1.En été les vaches sont dans les pâturages.
    1. در تابستان گاوها در مراتع هستند.
  • 2.Le berger a emmené son troupeau au pâturage.
    2. چوپان گله‌اش را به چراگاه برده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان