[اسم]

la pâtée

/patˈe/
قابل شمارش مونث

1 پوره

2 غذای بی‌کیفیت آت و آشغال (غذا)

  • 1.Florence donne la pâtée aux cochons.
    1. فلورانس به خوک‌ها آت و آشغال می‌دهد.

3 ضرب و شتم گوشمالی شدید، کتک

  • 1.On leur a foutu la pâtée.
    1. آنها مورد ضرب و شتم قرار گرفتند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان