[فعل]

pétitionner

/petisjɔne/
فعل ناگذر
[گذشته کامل: pétitionné] [حالت وصفی: pétitionnant] [فعل کمکی: avoir ]

1 دادخواست ارائه دادن عریضه داشتن

  • 1.Ce parti a pétitionné le gouvernement pour obtenir une réforme.
    1. این حزب برای دستیابی به اصلاحات دادخواستی به دولت ارائه داده است.
  • 2.Certains salariés ont pétitionné.
    2. برخی حقوق‌بگیران دادخواست ارائه دادند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان