[اسم]

la paresse

/paʀɛs/
قابل شمارش مونث

1 تنبلی

  • 1.C’est par paresse qu’il ne va jamais se promener.
    1. این به خاطر تنبلی‌اش است که او هیچ وقت به گردش نمی رود.
  • 2.Il passe ses journées à ne rien faire, sa paresse désespère ses parents.
    2. او روزهایش را به هیچ کاری نکردن می گذراند، تنبلی‌اش والدینش را ناامید می کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان