[قید]

parfois

/paʀfwa/
غیرقابل مقایسه

1 گاهی بعضی اوقات

  • 1.Il vient parfois nous voir.
    1. او گاهی برای دیدن ما می آید. [گاهی به ما سر می زند.]
  • 2.J'aime parfois crier ton nom, Hélène.
    2. بعضی اوقات دوست دارم اسمت را فریاد بزنم، "هلن".
  • 3.Tu ressembles parfois à ton père.
    3. بعضی اوقات شبیه پدرت هستی.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان