[اسم]

la participation

/paʀtisipasjɔ̃/
قابل شمارش مونث

1 مشارکت شرکت کردن، همیاری

  • 1.Ils m'ont remercié pour ma participation à leur enquête.
    1. آنها از من برای مشارکتم در تحقیقشان تشکر کردند.
  • 2.Le professeur a remercié les parents pour leur participation.
    2. استاد از والدین برای شرکت کردنشان تشکر کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان