[صفت]

payant

/pɛjɑ̃/
قابل مقایسه

1 پر سود پر منفعت، سودمند

  • 1.Il a réalisé quelques affaires payantes.
    1. او چندین کار [معامله] پر سود انجام داده است.
  • 2.Ses recherches ont été payantes.
    2. تلاش‌های او سودمند بوده است.

2 پولی غیر رایگان

  • 1.L'entrée dans ce musée est payante.
    1. ورودی این موزه پولی است [رایگان نیست].
  • 2.L'entrée de la discothèque est payante.
    2. وارد شدن به دیسکو پولی است [رایگان نیست].
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان