[صفت]

perçant

/pɛʀsɑ̃/
قابل مقایسه
[حالت مونث: perçante] [جمع مونث: perçantes] [جمع مذکر: perçants]

1 گوشخراش پر سر و صدا

  • 1.Chaque matin une voix perçante me réveille.
    1. هر صبح صدایی گوشخراش مرا بیدار می‌کند.
  • 2.Des cris perçants ont réveillé tout le quartier.
    2. فریادهای گوشخراش تمام محله را بیدار کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان