[فعل]

pester

/pɛste/
فعل ناگذر
[گذشته کامل: pesté] [حالت وصفی: pestant] [فعل کمکی: avoir ]

1 فحش دادن ناسزا گفتن، بد و بیراه گفتن

  • 1.Il peste contre le mauvais temps.
    1. او به هوای بد [نامساعد] فحش می‌دهد.
  • 2.Mon frère a pesté lorsqu'il s'est cogné l'orteil.
    2. برادرم بد و بیراه گفت هنگامی که انگشت پایش به جایی برخورد کرد [کوبیده شد].
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان