[اسم]

le pion

/pjˈɔ̃/
قابل شمارش مذکر

1 مهره (در بازی)

  • 1.Avancer un pion
    1. مهره‌ای را حرکت دادن
  • 2.Faire avancer un pion
    2. مهره‌ای را جلو بردن
  • 3.Reculer un pion
    3. مهره‌ای را عقب بردن

2 پیاده (شطرنج) سرباز

3 آلت دست بازیچه (دیگران)

  • 1.Il est le Pion.
    1. او بازیچه دست دیگران است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان