[اسم]

la pizza

/pidza/
قابل شمارش مونث

1 پیتزا

  • 1.J'ai mis une pizza au four.
    1. من یک پیتزا در فر گذاشته‌ام.
la pizza entière
یک پیتزای کامل
  • J'ai mangé la pizza entière parce que j'avais faim.
    من یک پیتزای کامل را خوردم؛ چون گرسنه بودم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان