[اسم]

la plage

/plaʒ/
قابل شمارش مونث
[جمع: plages]

1 دریاکنار ساحل دریا

  • 1.J'aime aller à la plage et me baigner
    1. رفتن به دریاکنار [پلاژ] و آبتنی کردن را دوست دارم.
les plages de Normandie/de sable...
سواحل نورماندی/شنی...
  • C'était une plage de sable noir.
    آن ساحل، ساحلِ شنِ سیاه بود.

2 زمان (در جدول زمانی)

plage horaire
ساعتی یکسان
  • Ces deux ouvriers n'ont pas la même plage horaire.
    این دو کارگر یک زمان ساعتی یکسان (در جدول زمانی) ندارند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان