[اسم]

la plaque

/plak/
قابل شمارش مونث
[جمع: plaques]

1 اجاق گاز صفحه‌ای

  • 1.Cette cuisine est équipée avec plaque électrique, four micro-ondes et réfrigérateur.
    1. این آشپزخانه مجهز به اجاق گاز صفحه‌ای برقی، مایکروفر و یخچال است.

2 صفحه پوسته

  • 1.Les palques tectoniques
    1. صفحات تکنوتیکی زمین

3 پلاک تابلو

  • 1.On a mis une plaque commémorative sur ce bâtiment.
    1. روی این ساختمان یک تابلو یادگاری گذاشته‌اند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان