[عبارت]

plateau de télévision

/plato də televizjɔ̃/

1 استودیوی تلویزیونی شبکۀ تلویزیونی

  • 1.Afin de maintenir son publique de regarder la télé, le plateau de télévision doit équilibrer les divertissements et les actualités.
    1. جهت حفظ نمودن بینندگان خود، یک شبکه تلویزیونی باید توازن ایجاد کند بین برنامه های سرگرمی و اخبار ایجاد کند.
  • 2.Ils enregistrent cette émission de télévision sur le plateau de télévision.
    2. آنها این برنامۀ تلویزیونی را در استودیو ضبط می کنند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان