[اسم]

le portefeuille

/pɔʀtəfœj/
قابل شمارش مذکر

1 کیف پول

  • 1.Dans mon portefeuille il y a des billets et mon permis de conduire.
    1. در کیف پولم بلیط و گواهینامه رانندگی ام است.
  • 2.Il a beaucoup d'argent dans son portefeuille.
    2. در کیف پولش خیلی پول هست.

2 اوراق بهادار فهرست سهام و اوراق بهادار

  • 1.Il a un portefeuille d'actions à la banque.
    1. او در بانک اوراق بهادار سهام دارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان