[فعل]

préconiser

/pʁekɔnizˈe/
فعل گذرا
[گذشته کامل: préconisé] [حالت وصفی: préconisant] [فعل کمکی: avoir ]

1 توصیه کردن سفارش کردن

  • 1.Il lui a préconisé de faire de l'exercice.
    1. به او توصیه کرد ورزش کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان