[قید]

précisément

/pʀesizemɑ̃/
غیرقابل مقایسه

1 دقیقا دقیق

  • 1.Il a décrit le voleur très précisément.
    1. او دزد را بسیار دقیق توصیف کرده است.
  • 2.Paul est venu précisément le jour où elle était là.
    2. "پل" دقیقا روزی آمد که او آنجا بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان