[صفت]

prématuré

/pʀematyʀe/
قابل مقایسه

1 پیش از موقع زودرس

  • 1.Je parle du décès prématuré de Paul.
    1. من از مرگ زودرس "پل" صحبت می‌کنم.
  • 2.Vous voyez ici un bébé prématuré.
    2. شما اینجا یک کودک زودرس می‌بینید.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان