[عبارت]

prendre de la bouteille

/pʁˈɑ̃dʁ də- la- butˈɛj/

1 خام نبودن کسب تجربه کردن، بالغ شدن

  • 1.Philipe a acquis de l'expérience, il a pris de la bouteille.
    1. فیلیپ تجربه کسب کرده است، دیگر خام نیست.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان