[عبارت]

prendre congé

/pʀɑ̃dʀ kɔ̃ʒe/

1 خداحافظی کردن

  • 1.Il se leva et prit congé.
    1. او برخاست و خداحافظی کرد.
  • 2.Ne m'en voulez pas si je prends congé.
    2. از من دلخور نشوید اگر خداحافظی می کنم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان