[عبارت]

prendre le parti

/pʁˈɑ̃dʁ lə- paʁtˈi/

1 انتخاب کردن

  • 1.Il a pris le parti de téléphoner à Aurélie.
    1. او تصمیم گرفت تا به اوریلی زنگ بزند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان