[اسم]

le preneur

/pʀənœʀ/
قابل شمارش مذکر
[مونث: preuneuse]

1 خریدار

  • 1.Cette maison est bradée, mais ne trouve pas preneur.
    1. این خانه ارزان فروخته می‌شود اما خریدار پیدا نمی‌شود.
  • 2.Je suis preneur à tel prix.
    2. من با چنین قیمتی خریدار هستم.

2 مصرف‌کننده (مواد مخدر)

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان