[اسم]

la prison

/pʀizɔ̃/
قابل شمارش مونث
[جمع: prisons]

1 زندان

  • 1.Son mari est actuellement dans une prison fédérale.
    1. شوهرش در حال حاضر در زندان فدرال است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان